خاطره ای از مادر شهید سر افراز سردار حسین خرازی

«به من گفته بود تا زنده هست جایی نقل نکنم. حسین گفت :وقتی دستم قطع شد ، درد نگرفت؛ یک حال خوشی به من دست داد؛ حال پرواز. صدایی از ملکوت به من گفت : حسین آقا می آیی یا می مانی ؟  با خودم گفتم می خواهم هنوز بجنگم ، خمینی تنهاست ، من سرباز اویم ، هنوز جنگ تمام نشده .در همین حالات بودم که افتادم زمین. درد به تمام تنم سرایت کرد و در بدنم پیچید.» اینان ثابت قدم بودن ، ثبات قدم یعنی این که برای هدفت وقت اضافی بگیری ؛هدف شهدا جز سربلندی اسلام چیزی نبود؛ اینان افسانه نیستند.
http://sheklakveblag.blogfa.com/ پریسا دنیای شکلک ها

وصیت نامه تکان دهنده یک شهید

                           

http://sheklakveblag.blogfa.com/ پریسا دنیای شکلک ها